همه چي آرومه، من چقدر خوشبختم
غصه بی مفهومه من چه قدر خوشبختم
این که حالم خوبه از قیافه م پیداست
کاملا معلومه من چه قدر خوشبختم
حال و روزم عالی، سرم از خوشحالی
روی این زانومه من چه قدر خوشبختم
آرتروزهم دارم، چون که کپسولش نیست
شیر خر دارومه من چه قدر خوشبختم
شدم اون مرتاضی که خوراکش در روز
یه دونه بادومه من چه قدر خوشبختم
دخترانم کلا بیخ ریشم موندن
پری و سالومه، من چه قدر خوشبختم
دست این یک گوشی، چشم اون هم روی
فیس بوکش زومه من چه قدر خوشبختم
پسرم بی کاره بس که دوستم داره
عمریه پهلومه من چه قدر خوشبختم
یا که کافی شاپه یا که با لپ تاپش
توی این چت رومه من چه قدر خوشبختم
می فروشم هر چی توی خونه س امروز
نوبت زیلومه من چه قدر خوشبختم
چون حقوقم کلا خرج یک بار مش و
تتوی خانومه من چه قدر خوشبختم
خود بانو نه زیاد، اون که رو اعصابه
مادر بانومه من چه قدر خوشبختم
چون که دیشب می گفت پیش ما می مونه
تا بشه مرحومه من چه قدر خوشبختم
خونه ما چون که نبش قبرستونه
همه چی آرومه من چه قدر خوشبختم!
شاعر :مصطفي مشايخي
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: اشعارطنزشعر