در مقابل تقدیر خداوند مثل کودکی یک ساله باش
وقتی او را به هوا می اندازی، می خندد

چون ایمان دارد که تو او را خواهی گرفت.



موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
[ دو شنبه 29 اسفند 1390 ] [ 4:56 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]


 



موضوعات مرتبط:
[ دو شنبه 29 اسفند 1390 ] [ 4:40 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

خنديدن مثل ورزش كردن است

براساس يافته هاي يک پژوهش جديد، واکنش بدن افرادي که زياد و به طور مکرر مي خندند، مانند واكنشي است که در بدن افراد ورزشکار رخ مي دهد.

دکتر لي برک با ارايه نتايج تحقيقات خود درهمايش بيولوژي تجربي در کاليفرنيا اعلام کرد تماشاي طنز و فيلم کمدي براي سلامتي مفيد است.

دكتر برک، کارشناس مراقبت هاي پيشگيرانه و پژوهشگر ايمني شناسي روانشناسي عصبي دانشگاه لوما ليندا سال هاي طولاني در مورد تاثير خنده بر فيزيولوژي بدن انسان تحقيق کرده است.

اثرات خنده و تاثير اندوه بر هورمون هاي مهم چهارده داوطلب سالم شرکت کننده در اين تحقيق مورد ارزيابي قرار گرفته است.

در طي اين تحقيق سه هفته اي، هر شرکت کننده بنا به انتخاب خود، يا بيست دقيقه از فيلم « نجات سرباز رايان » را نگاه کرد و يا يک کليپ ويدئويي بيست دقيقه اي خنده دار و طنز را تماشا کرده بودند و داوطلبان، پس از گذشت يک هفته، اين روند را معکوس کردند.

در اين دوره، بلافاصله قبل و پس از تماشاي اين فيلم ها، از داوطلبان آزمايش فشار و نمونه خون گرفته شد.

اين پژوهشگر دريافته است که افرادي حداقل روزي بيست يا سي دقيقه  و به طور کلي به کرات مي خندند، از بعضي از مزايايي برخوردار مي شوند که که افراد ورزشکار بهره مي برند.

لي برک خاطرنشان کرده است : « شما مي توانيد روي کاناپه بنشينيد، کمدي تماشا کنيد و بخنديد و همزمان از مزايايي شبيه به فعاليت جسمي و ورزش بهرمند شويد. فشار خون و سطوح پائين تر ليپوپروتئين و بهتر شدن خلق و خو از جمله اين مزايا هستند

دكتر برک گفته است ما دريافتيم که سطوح کورتيزول و اپينفرين که هورمون هاي غم  و اندوه موجود در خون هستند، درشرکت کنندگاني که فيلم خنده دار تماشا کرده بودند، کاهش يافته بود و تاثير عمده اي بر افرادي که فيلم غمگين و ناراحت کننده ديده بودند، مشاهده نشد.

 

 

 

 




موضوعات مرتبط: تندرستی
[ یک شنبه 28 اسفند 1390 ] [ 6:11 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

بدون شرح!

 



موضوعات مرتبط: عکسعکس های برگزیده
[ یک شنبه 28 اسفند 1390 ] [ 5:47 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

به این میگن بچه تخس! +عکس

 اندکی تحمل نمایید تا تصویر بطور کامل بارگذاری شود

 



موضوعات مرتبط: محض خنده
[ شنبه 27 اسفند 1390 ] [ 10:50 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

اینجا زنان به خواستگاری مردان می روند!+عکس

  در یکی از صفحات فیس بوک جمله ای نوشته شده که اگر زنان دنیا را اداره می کردند هیچ جنگی رخ نمی داد ولی مطمئن باشید حسادت یکی از گزینه های اصلی این جهان بود.

به گزارش افکارنیوز، در قبیله ای عجیب در چین به نان موسوا زنان و دختران حاکمان اصلی محسوب می شوند و روسای قبیله تنها از میان زنان انتخاب می شوند 

اتفاق عجیب تر میان مردم این قبیله این است که زنان با یکدیگر حرف نمی زنند. این قبیله هزاران سال است که در صلح و صفا در ساحل دریاچه لوگو در جنوب چین زندگی می کنند ولی زنانش کمتر با هم صحبت می کنند و صحبتی از پدر و پسر در این قبیله وجود ندارد. 
در این قبیله زنان انتخاب می کنند که با کدام مرد ازدواج کنند و در حقیقت ازدواج رسمی ندارند. مردان پس از ازدواج در خانه زنان زندگی می کنند! 

نظر تون چیه؟؟

 

 



موضوعات مرتبط: خبر گزيده
[ شنبه 27 اسفند 1390 ] [ 10:40 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

برای این عکس تیتر بزنید!

 



موضوعات مرتبط: عکسعکس های برگزیده
[ شنبه 27 اسفند 1390 ] [ 10:31 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

داستان برخورد امیرکبیر با دعانویس‌ها

افکار نیوز : هنگامی که خبر رسید پنج نفر به علت ابتلا به بیماری آبله جان باخته‌اند، امیر بی‌درنگ فرمان داد هر کسی که حاضر نشود آبله بکوبد باید پنج تومان به صندوق دولت جریمه بپردازد. او تصور می کرد که با این فرمان همه مردم آبله می‌کوبند. اما نفوذ سخن دعانویس‌ها و نادانی مردم بیش از آن بود که فرمان امیر را بپذیرند. شماری که پول کافی داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبله‌کوبی سرباز زدند. شماری دیگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان می‌شدند یا از شهر بیرون می‌رفتند.
روز بیست و هشتم ماه ربیع الاول به امیر اطلاع دادند که در همه‌ شهر تهران و روستاهای پیرامون آن فقط ۳۳۰نفر آبله کوبیده‌اند. در همان روز، پاره دوزی را که فرزندش از بیماری آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امیر به جسد کودک نگریست و آنگاه گفت: ما که برای نجات بچه‌هایتان آبله‌کوب فرستادیم.
پیرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امیر، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبیم جن زده می‌شود. امیر فریاد کشید: وای از جهل و نادانی، حال، گذشته از اینکه فرزندت را از دست داده‌ای باید پنج تومان هم جریمه بدهی.
پیرمرد با التماس گفت: باور کنید که هیچ ندارم. امیرکبیر دست در جیب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمی‌گردد، این پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز.



موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان

ادامه مطلب
[ شنبه 27 اسفند 1390 ] [ 9:56 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]
صفحه قبل 1 ... 134 135 136 137 138 ... 167 صفحه بعد