ذکر شیخنا عادل فردوسی پور-حفظه الله

  آن مو فرفری بلند قامت، آن به نیش باز کرده عادت، آن سازنده ی برنامه نود، آن ناقد عبدالصمد، علت راقم این سطور، شیخ عادل فردوسی پور(رحمة الله علیه)

گویند روزی بر درختی شدی تا جوجه کلاغی را بیازاری، همان دم مادر جوجه ها سررسیدی و بانگ زدی: یا شیخ! چگونه به این نیش باز و خلق خوش، اینگونه کودک بیازاری؟ 



موضوعات مرتبط:

ادامه مطلب
[ چهار شنبه 19 بهمن 1390 ] [ 3:47 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

شعر طنز مادر از ایرج میرزا

شعر مادر ایرج میرزا

گویند مرا چو زاد مادر پـسـتـان به دهان گرفتن آموخت

شب ها بر ِ گاهواری من بیدار نشست و خفتن آموخت

دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوه ی راه رفتن آموخت

یک حرف و دو حرف بر زبانم الـفـاظ نهاد و گفتن آموخت

لبخند نهاد بر لـب مـن بـر غـنچه ی گل شکفتن آموخت

پس هستی من ز هستی اوست تا هستم وهست دارمش دوست


ایرج میرزای قرن ۲۱

گوینــــــــد مرا چـــو زاد مـادر روی کاناپه، لمــــیدن آموخت




ادامه مطلب
[ چهار شنبه 19 بهمن 1390 ] [ 2:41 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

توصیه بزرگان درباره اهمیت نماز (1)

علامه امینی(ره) مدت سه شب در حرم امام رضا(ع) بود و هر شب هزار رکعت نماز می‎خواند به او گفتند: شما خسته نمی‎شوید؟ فرمود: مگر ماهی از شنا خسته می‎شود که من از نماز خسته شوم؟

متون دین سرشار از عباراتی است که در آن نماز و مناجات با پروردگار از عالی‌ترین جلوه‎های عبودیت،‌پلکان ترقی و ستون دین و ... شمرده شده است. به عنوان نمونه به برخی از این عبارات اشاره می‎کنیم.

نماز پلکان ترقی و عروج انسان مؤمن است.«الصلوه معراج المؤمن» (رسول اکرم (ص) )[۱]

نماز داروی نسیان و وسیله‌ ذکر خداوند است.«اقم الصلوه لذکری »(طه/ آیه ۴) نماز پایه و ستون دین است« و هی عمود دینکم »(امام صادق (ع)‌ )[۲]

نماز، اهرم استعانت در غمها و مشکلات است. خداوند در قرآن می‎فرماید: «و استعینوا بالصبر و الصلوه » (بقره/۴۵)‌‌(از صبر و نماز در مشکلات کمک بگیرید و بر آنها پیروز شوید.)نماز نور چشم پیامبر عزیز اسلام است. «قره عینی فی الصلوه»(رسول اکرم (ص) ) [۳]

نماز کلید بهشت است«الصلوه مفتاح الجنه »(رسول اکرم (ص)) [۴]

نماز وسیله سنجش مردم است«الصلوه میزان »(رسول اکرم (ص))[۵]

در احادیث، نماز به نهری تشبیه شده که انسان روزی پنج بار خود را در آن شستشو می‎کند و دیگر چرکی باقی نمی‎ماند.(امام باقر (ع)‌[۶])

نماز داروی تکبر است.«والصلوه تنزیها عن الکبر»[۷]

حضرت علی (ع)‌فرمودند ،‌خداوند نماز را واجب کرد تا انسان را از کبر، دور سازد. نماز وسیله تشکر از خداوند بر نعمتهای اوست.«فصل لربک و انحر»(کوثرـ۲) خداوند به پیامبر (ص)‌خطاب نمود که به شکرانه‌ نعمت کوثر ( حضرت فاطمه (س) که به تو عطا کردیم به درگاه ما نماز بگذار و در راه خدا قربانی کن. نماز انسان را از بدی‎ها و زشتیها باز می‎دارد.«ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر »( عنکبوت ـ ۲۹) و نماز مرز بین عبودیت پروردگار و عبودیت شیطان است.«بین العبد و الکفر ترک الصلوه»[۸] (رسول اکرم (ص))‌.

از این روست که علماء ربانی و اولیاء خدا به هنگام نماز، چه نمازهای واجب و چه نمازهای مستحب خصوصا‌ نماز شب،دست از همه تعلقات دنیوی شسته و خود را برای اقامه‌ نماز و صحبت با خالق بی‎نیاز آماده می ‎کردند، گو اینکه به مهیمانی شخص کریمی می‎روند؛ لذا به فرموده قرآن کریم نماز برای اولیاء‌خدا و خاشعین در محضر حق امری شیرین و آسان است «وانها لکبیره الا علی الخاشعین»(بقره/ ۴۵) آنها با ایمان به کلام پروردگارشان که فرمود:‌«اذا سألک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان»(بقره/۱۸۶)«زمانی که بندگان من مرا می‌خوانند پس من به آنها نزدیک هستم و دعا و خواهش آنها را زمانی که مرا می‌خوانند اجابت می‌کنم»، چون عبدی ذلیل همواره خود را در محضر حق حاضر دانسته و با او به مناجات و راز و نیاز می‎پردازند و جز او کسی را لایق استعانت و عرض حاجت نمی‎دانند.[۹]

(ادامه دارد)

 

 


[ چهار شنبه 19 بهمن 1390 ] [ 11:41 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

اندراحوالات شيخنا حميد حاجي بابايي / ابوالتكاذيب!

محمدمهدي حاجي‌پروانه - تهران‌امروز : آن زاده همدان، آن يگانه دوران، آن وزير 52 ساله، آن كه نام خانوادگي‌اش از جنس عمو و عمه و خاله، آن كشنده بر نقص‌هاي آموزش كشور، ماله! آن دوستدار ميكروفون، آن كه از وقتي آمده معلمان همين‌جور مي‌گيرند اضافه حقوق و مرخصي و بُن.آن كه هزاران حرف دارد در سينه، آن وزير جنجالي كابينه. 

آن همه جور شايعه و خبر را تكذيب كننده از بيخ، آن حكايتش با شايعه‌ها حكايت آهن و ميخ، آن وزير همه فن حريف، آن نامش به يادآورنده مدرسه و كلاس و كيف. آنم سرمربي به تيم آموزش و پرورش،آن كه دوست‌دارد بدهد هرموضوعي را كش. آن آوازه‌اش از رود آمازون تا رود يانگ تسه، آن مبدع سيستم 3-3 - 6.

آن دوستدارش از معلمان حق التحرير تا نيروهاي مازاد، آن دارنده دكتراي الهيات از دانشگاه آزاد، آن كه يك نقل قول جنجالي هست از او در هرجايي، شيخنا و مولانا «حميدرضا حاجي‌بابايي» يكه تاز كاروان بود و قافله آموزش و پرورش را ساربان هميشه از كارش خشنود و برتارهر مصاحبه‌اي پود. 

گويند كه هيچ مصاحبه‌اي نبود مگر آنكه شيخنا در آن مصاحبه بود و در معيت مريدان داد سخن مي‌راند و فيتيله پيچ سوالات را مي‌تاباند. گويند كه عمرش به دو نيم شد. نيمي بر صندلي مجلس در ادوار پنجم. ششم و هفتم و هشتم بشد و نيم ديگر بر مسند صدارت آموزش و پرورش در دولت دهم. و شيخنا براي جلوس بر كرسي صدارت، هماره گزينه‌اي «نشان كرده» بود. اما چه سود كه گزينه اول، هميشه شخص ديگري بود و چون نظر نمايندگان با گزينه اول نبود، شيخنا بر كرسي كفالت وزارت جلوس مي‌نمود تا بالاخره هماي سعادت بر شانه‌هايش جلوس كرد و حاجي بابايي را وارد وزارتخانه و از كرامات شيخنا همين بس كه بدون عكس با شورت ورزشي، در قامت نماينده همدان، كاري كرد كه تيم فوتبال پاس تهران،به طرفه العيني و بدون هيچ درد و خونريزي، همراه با دفتر و دستك و چمدان، يكهويي هبه شد به همدان!

 و شيخنا را كرامتي وي‍ژه بود و آن از اين قرار است كه روزي حلقه مريدان گرداگرد شيخنا جمع و مريدان همچون پروانه و او به سان شمع، كه يكي از مريدان را ندابرآمد: «يا شيخ! گويند كه مدارس را دانش‌آموزاني معتاد باشد» كه شيخنا فرمود: «تكذيب مي‌كنم». مريدي ديگر معروض داشت: «شيخنا و تنبيه در مدارس را چه سان باشد؟» و شيخنا باز فرمود: «تكذيب مي‌كنم». مريد سيّم را فرياد آمد كه: «يا شيخ! پس چه باشد؟» و شيخنا باز فرمود: «تكذيب مي‌كنم». و از اين مداومت بر اين ورد، مريدان را چنان حالي خوش دست داد كه از خود بيخود گشتند و فرياد‌ها برآوردند و نعره‌ها بركشيدند و «تكذيب مي‌كنم» گويان سر به بيابان گذاشتند و كس آنان را نديد تا ابدالدهر.
 
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


[ چهار شنبه 19 بهمن 1390 ] [ 11:34 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

دربهارآزادی جای شهدا خالی

 


[ چهار شنبه 19 بهمن 1390 ] [ 2:1 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

صرفا حهت مزاح( شعر طنز سیاسی)

 

بسمه تعالی

این مطلب طنز هم که سیاست را دستمایه کار خود قرار داده، جائی دیدم، جالب بود:

ملا سوار خر شد گفتند این سیاسی ست/بایرام قلی پدر شد گفتند این سیاسی ست

در داستان گلعنبر نُه بار بچّه زایید/نُه تا همه پسر شد گفتند این سیاسی ست

دل می خورند و قلوه خوبان شهر با هم/تا شام ما جگر شد گفتند این سیاسی ست

هنگام آب خوردن دستم به مانعی خورد/لیوان ما دمر شد گفتند این سیاسی ست




ادامه مطلب
[ چهار شنبه 19 بهمن 1390 ] [ 1:49 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

اگر دل دلیل است ... قیصر امین پور

سراپا اگر زرد پژمرده ایم 
ولی دل به پاییز نسپرده ایم 
چو گلدان خالی ، لب پنجره 
پر از خاطرات ترک خورده ایم 
اگر داغ دل بود ، ما دیده ایم 
اگر خون دل بود ، ما خورده ایم 
اگر دل دلیل است ، آورده ایم 
اگر داغ شرط است ، ما برده ایم
اگر دشنه ی دشمنان ، گردنیم !اگر خنجر دوستان ، گرده ایم !
گواهی بخواهید ، اینک گواه :
همین زخمهایی که نشمرده ایم !
دلی سربلند و سری سر به زیر 
از این دست عمری به سر برده ایم


 

 


[ چهار شنبه 19 بهمن 1390 ] [ 1:27 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

سالوز میلاد فرخنده پیامبر رحمت مبارک باد


 


[ چهار شنبه 19 بهمن 1390 ] [ 1:19 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]
صفحه قبل 1 ... 152 153 154 155 156 ... 167 صفحه بعد