اس ام اس و پیامک مخصوص شهادت امام حسن عسگری (ع)

              

هشتم ربیع الاول سالروز شهادت پدر امام زمان عجل الله فرجه ، امام حسن عسکری را خدمت فرزند غایب از نظرشان تسلیت عرض می نماییم 

امشب که زمین و آسمان می گرید / از ماتم عسکری جهان می گرید
جا دارد اگر شیعه خون گریه کند / چون مهدی صاحب الزمان می گرید
سالروز پرپر شدن یازدهمین گل بوستان امامت و ولایت، تسلیت باد. . .
.
.
.
امام حسن عسکری (ع) :
کسى که "پارسایى" خوى او، و "بخشندگى" طبیعت او
و "بردبارى" خصلت او باشد دوستانش بسیار شوند. . .
شهادتش تسلیت، التماس دعا
.
.
.
هشدار که ماتم عظیم است امروز / دلها همه با غصه ندیم است امروز
بر صاحب عصر تسلیت باید داد / کان درّ گرانمایه یتیم است امروز . . .
التماس دعا
.
.
.
شیعیان بر سر زنید، شد عزای دیگری / کشته ی زهر جفا شد امام عسکری
از جفای معتمد، پر زخون دل ها شده / در عزای عسکری، سامره غوغا شده
خدایا به حق یازدهمین امام مظلوم شیعیان فرج فرزند غائب غریبش را نزدیک بگردان
.
.
.
شهادت، عشق است
فرزند غایبش را سر سلامت بگویید و باران اشکتان را در بی ‏شکیبی انتظار، بهانه سازید . . .
.
.
.
امروز عسکری به جهان دیده بسته است / قلب جهان و قطب زمان دلشکسته است
آن حجت خدای، ز بیداد معتمد / پیوند زندگانی اش از هم گسسته است
.: شهادت یازدهمین امام شیعیان و نشستن گرد یتیمی
بر چهره ی مولایمان صاحب الزمان، تسلیت باد . . .
.
.
.
فاطمه امشب به سامرّا عزا برپا کند / دیده را یاد امام عسکری دریا کند
ای خوش آن چشمی که امشب با امام عصر خود / خون دل جاری به رخ در مرگ آم مولا کند
.
.
.
نه همین جای تو در سامره تنها باشد / که به دلهای محبان تو جای تو بود
.
.
.
داغ امام عسـکری دلـهـا شکستـه / در ماتم بابای خود مهدی نشسته
گرد مصیبت چهره ی عالم گرفته / زهرا ز داغ لاله اش ماتم گرفته . . .
.
.
.
یا امام حسن عسکری
دیده گریان نشود روز جزا در محشر / هر که گریان به جهان بهر عزای تو بود . . .
.
.
.
از زهر کینه کشتند امام عسگری را / از نو خزان نمودند، گلزار حیدری را . . .
.
.
.
زهرا زند به سینه، دنبال آن جنازه / بعد از مه صفر شد، داغش دوباره تازه


[ سه شنبه 11 بهمن 1390 ] [ 8:31 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

علامه محمد تقی جعفری و زیباترین دختر دنیا

          

از علامه محمد تقی جعفری می پرسند چی شد که به این کمالات رسیدی ؟! ایشان در جواب خاطره ای از دوران طلبگی تعریف میکنن و اظهار میکنند که هر چه دارند از کراماتی ست که بدنبال این امتحان الهی نصیبشان شده :«ما در نجف در مدرسه صدر اقامت داشتیم . خیلی مقید بودیم که ، در جشن ها و ایام سرور ، مجالس جشن بگیریم ، و ایام سوگواری را هم ، سوگواری می گرفتیم ، یک شبی مصادف شده بود با ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) اول شب نماز مغرب و عشا می خواندیم و یک شربتی می خوردیم آنگاه با فکاهیاتی مجلس جشن و سرور ترتیب می دادیم . یک آقایی بود به نام آقا شیخ حیدر علی اصفهانی ، که نجف آبادی بود ، معدن ذوق بود . او که ، می آمد من به الکفایه ، قطعا به وجود می آمد جلسه دست او قرار می گرفت .

آن ایام مصادف شده بود با ایام قلب الاسد (۱۰ الی ۲۱ مرداد ) که ما خرما پزان می گوییم نجف با ۲۵ و یا ۳۵ درجه خیلی گرم می شد . آنسال در اطراف نجف باتلاقی درست شده بود و پشه های بوجود آمده بود که ، عربهای بومی را اذیت می کرد ما ایرانیها هم که ، اصلا خواب و استراحت نداشتیم . آنسال آنقدر گرما زیاد بود که ، اصلا قابل تحمل نبود نکته سوم اینکه حجره من رو به شرق بود . تقریبا هم مخروبه بود . من فروردین را در آنجا بطور طبیعی مطالعه می کردم و می خوابیدم . اردیبهشت هم مقداری قابل تحمل بود ولی دیگر از خرداد امکان استفاده از حجره نبود . گرما واقعا کشنده بود ، وقتی می خواستم بروم از حجره کتاب بردارم مثل این بود که وردست نان را از داخل تنور بر می دارم ، در اقل وقت و سریع !

با این تعاریف این جشن افتاده بود به این موقع ، در بغداد و بصره و نجف ، گرما ، تلفات هم گرفته بود ، ما بعد از شب نشستیم ، شربت هم درست شد ، آقا شیخ حیدر علی اصفهانی که ، کتابی هم نوشته بنام « شناسنامه خر » آمد. مدیر مدرسه مان ، مرحوم آقا سید اسماعیل اصفهانی هم آنجا بود ، به آقا شیخ علی گفت : آقا شب نمی گذره ، حرفی داری بگو ، ایشان یک تکه کاغذ روزنامه در آورد .

عکس یک دختر بود که ، زیرش نوشته بود « اجمل بنات عصرها » « زیباترین دختر روزگار » گفت : آقایان من درباره این عکس از شما سوالی می کنم . اگر شما را مخیر کنند بین اینکه با این دختر بطور مشروع و قانونی ازدواج کنید – از همان اولین لحظه ملاقات عقد جاری شود و حتی یک لحظه هم خلاف شرع نباشد – و هزار سال هم زندگی کنید . با کمال خوشرویی و بدون غصه ، یا اینکه جمال علی (ع) را مستحبا زیارت و ملاقات کنید . کدام را انتخاب می کنید .

سوال خیلی حساب شده بود . طرف دختر حلال بود و زیارت علی (ع) هم مستحبی . گفت آقایان واقعیت را بگویید . جا نماز آب نکشید ، عجله نکنید ، درست جواب دهید. اول کاغذ را مدیر مدرسه گرفت و نگاه کرد و خطاب به پسرش که در کنارش نشسته بود با لهجه اصفهانی گفت : سید محمد! ما یک چیزی بگوئیم نری به مادرت بگوئی ها؟معلوم شد نظر آقا چیست؟ شاگرد اول ما نمره اش را گرفت! همه زدند زیر خنده. کاغذ را به دومی دادند. نگاهی به عکس کرد و گفت: آقا شیخ علی، اختیار داری، وقتی آقا (مدیر مدرسه) اینطور فرمودند مگر ما قدرت داریم که خلافش را بگوئیم. آقا فرمودند دیگه! خوب در هر تکه خنده راه می افتاد. نفر سوم گفت : آقا شیخ حیدر این روایت از امام علی (ع) معروف است که فرموده اند « یا حارث حمدانی من یمت یرنی » (ای حارث حمدانی هر کی بمیرد مرا ملاقات می کند) پس ما انشاالله در موقعش جمال علی (ع) را ملاقات می کنیم! باز هم همه زدند زیر خنده، خوب ذوق بودند. واقعا سوال مشکلی بود. یکی از آقایان گفت : آقا شیخ حیدر گفتی زیارت آقا مستحبی است؟ گفتی آن هم شرعی صد در صد؟ آقا شیخ حیدر گفت : بلی گفت : والله چه عرض کنم (باز هم خنده حضار ) نفر پنجم من بودم. این کاغذ را دادند دست من. دیدم که نمی توانم نگاه کنم، کاغذ را رد کردم به نفر بعدی، گفتم : من یک لحظه دیدار علی (ع) را به هزاران سال زناشویی با این زن نمی دهم. یک وقت دیدم یک حالت خیلی عجیبی دست داد. تا آن وقت همچو حالتی ندیده بودم. شبیه به خواب و بیهوشی بلند شدم. اول شب قلب الاسد وارد حجره ام شدم، حالت غیر عادی، حجره رو به مشرق دیگر نفهمیدم، یکبار به حالتی دست یافتم. یک دفعه دیدم یک اتاق بزرگی است یک آقایی نشسته در صدر مجلس، تمام علامات و قیافه ای که شیعه و سنی درباره امام علی (ع) نوشته در این مرد موجود است. یک جوانی پیش من در سمت راستم نشسته بود. پرسیدم این آقا کیست؟ گفت : این آقا خود علی (ع) است، من سیر او را نگاه کردم. آمدم بیرون، رفتم همان جلسه، کاغذ رسیده دست نفر نهم یا دهم، رنگم پریده بود. نمی دانم شاید مرحوم شمس آبادی بود خطاب به من گفت : آقا شیخ محمد تقی شما کجا رفتید و آمدید؟ نمی خواستم ماجرا را بگویم، اگر بگم عیششون بهم می خوره، اصرار کردند و من بالاخره قضیه را گفتم و ماجرا را شرح دادم، خیلی منقلب شدند. خدا رحمت کند آقا سید اسماعیل ( مدیر ) را خطاب به آقا شیخ حیدر گفت : آقا دیگر از این شوخی ها نکن، ما را بد آزمایش کردی. این از خاطرات بزرگ زندگی من است». 



[ سه شنبه 11 بهمن 1390 ] [ 4:50 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

عکس برگزیده -بدون شرح



موضوعات مرتبط:
[ جمعه 7 بهمن 1390 ] [ 8:11 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

عکس برگزیده-دیدار مقام معظم رهبری با خانواده دانشمند شهید احمدی روشن

 


[ جمعه 7 بهمن 1390 ] [ 7:57 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

نامه رهبر معظم انقلاب به ننه علی

ننه علی مادر شهید رخشانی است که در قطعه ۲۴ بهشت زهرا نزدیک قبر شهید فهمیده دفن شده است و مادر این شهید از سال ۵۹ که شهیدش دفن شده یک اتاقک با حلبی و چوب روی قبر پسرش علم کرده و تا چند سال پیش در آن زندگی می‌کرد.
“سیاوش امیری” نویسنده کتاب “اینجا آلونک ننه علی” در گفتگو با فارس با اعلام خبر شروع تدوین این کتاب افزود: این آلونک که به آلونک «ننه علی» معروف بود و سال‌ها زیارتگاه خانواده‌های شهدا و افراد ارزشی از سراسر ایران و حتی خارج از کشور بود تا اینکه ۳ سال پیش مقام معظم رهبری نامه‌ای به ننه علی داد با این مضمون که الان به خانه برو و ایثار و مقاومت را در منزل دنبال کن.
امیری گفت: بعد از اینکه ننه علی به خانه دخترش رفته، یک سال و نیم است که بیمار شده و در این مدت از مسئولان و خانواده‌های شهدا به دیدنش رفته‌اند.

این نویسنده گفت: من سال ۸۳ مصاحبه‌ای با این خانم داشتم و عجایبی دیدم مثلا اینکه با اینکه بی سواد بود تمام قرآن را در حافظه داشت و سند هم اینکه قرآن را سر و ته دست گرفته بود. یا احترام و علاقه عجیبی به پرچم مقدس نظام جمهوری اسلامی داشت و خود را موظف به شستن پرچم‌های سر مزار شهدا به صورت هفتگی کرده بود.
وی افزود: آلونک ننه علی پر از دیوار نوشته‌ها و یادگارهایی است که ما تصاویر این دیوار نوشته‌ها را به همراه متن تایپ شده در کتاب خواهیم آورد. همچنین این کتاب ۷۰-۸۰ صفحه‌ای گلچینی از عکس‌های این مادر شهید در بهشت زهرا و در زمان بیماری خواهد داشت. البته ننه علی تنها نیست و در بهشت زهرا حداقل ۱۰ ننه علی داریم که پاگیر قبر پسرشان هستند.

امیری در پاسخ به این سئوال که تدوین کتاب در چه مرحله‌ای قرار دارد گفت: جمع آوری تصاویر و نوشتن مقدمه بر کتاب انجام شده و بقیه مطالب به همراه گفت‌و گو با افرادی که ننه علی را می شناختند به تدریج تا پایان بهمن آماده و برای چاپ تحویل داده خواهد شد.
وی افزود: هم سازمان بهشت زهرا و هم بنیاد شهید از این طرح استقبال کرده‌اند و قول مساعد برای همکاری داده‌اند و امیدواریم کتاب به نمایشگاه کتاب امسال برسد./

منبع:سایت حریم یاس 


[ جمعه 7 بهمن 1390 ] [ 4:13 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

چرا موفق به دیدار امام زمان (عج) نمی شویم؟

استاد علامه حسن‌زادة آملی‌ دام‌ظله العالی، با بیان خاطره‌ای شخصی، یکی از دلایل اصلی ناتوانی دیدار با حضرت صاحب العصر و الزمان (عج) را چنین عنوان کرد:

علامه فرمود: به آقای سید محمدحسن الهی، برادر بزرگتر مرحوم علامه طباطبایی (‌ره) که در عرفان و سیر و سلوک از شاگردان مرحوم سید‌علی‌آقا قاضی (ره) بود، مکرر عرض می‌کردم: وقتی خدمت آقا (علامه قاضی) می‌رسید، از جانب من از ایشان خواهش کنید که مرا هم در تشرف به خدمت حضرت بقیة الله (عج) شریک خود نمایند و برای من نیز اجازه ملاقات بگیرند (چون می‌‌دانستم این دو بزرگوار به این سعادت عظمی می‌رسند).

روزی در شهر آمل بعد از ظهر خواستم استراحت کنم، بچه‌ها داد و فریاد کردند و مانع استراحتم شدند. من عصبانی شدم و با آنها تندی نمودم و پرخاش کردم؛ ولی بعد از آن، خودم پشیمان شدم و از این که بچه‌ها را ناراحت کردم، وجدانم ناراحت بود. عصر رفتم بازار و مقداری شیرینی و میوه خریدم و به منزل آوردم که شاید بدین وسیله دل بچه‌ها را به دست آورم. با این حال، وجدانم آرام نمی‌‌گرفت و آشفته خاطر بودم.بالاخره، تصمیم گرفتم در سفری به تبریز با مرحوم سیدمحمدحسن الهی ملاقات کنم. وقتی به خدمت ایشان رسیدم، پیش از این که علت مسافرتم را بگویم،

گفتم: عرض مرا به خدمت استاد (سیدعلی قاضی) رساندید؟

فرمود: وقتی پیام شما را به آقا عرض کردم، آقا تأملی کرد و سپس با ناراحتی فرمودند: ایشان چگونه می‌خواهند این راه را طی نمایند، با آن اخلاقی که نسبت به همسر و کودکان انجام داده و با آن ها دعوا کرده‌اند؟! با آن اخلاق و تندی چگونه می‌شود به این رتبه و مقام رسید؟!

*****

امام صادق علیه‏ السلام : بهشتى‏ ها چهار نشانه دارند: روى گشاده، زبان نرم، دل مهربان و دستِ دهنده.

منبع: مطالب ارسالی، وبلاگ مفلحون/
 


[ جمعه 7 بهمن 1390 ] [ 4:6 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

راهکار آیةالله جوادی آملی برای رفع افکار شیطانی

پاسخ آیت الله جوادی آملی به دو سوال:

سوال: چگونه بر افکار شیطانی خود پیروز شویم؟

پاسخ: در روایات ما آمده است: برای انجام هر کار «بسم الله الرحمن الرحیم» بگویید. (وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۷۰)؛ یعنی کاری که قصد انجام آن را دارید، باید به گونه‏ای باشد که در مدخل ورودی آن بتوان گفت: «خدایا به نام تو». به این ترتیب، ما هیچ کاری را بدون مطالعه، تفکر و عاقبت سنجی انجام نمی‏دهیم؛ و علاوه بر این، کارهایی را انجام می‏دهیم که بتوانیم در ابتدای آن بگوییم: «خدایا با نام تو آغاز می‏کنم». چنین کاری یا واجب است یا مستحب. حرام و مکروه را نمی‏توان با نام خدا انجام داد. با این تمهید شیطان همواره در اسارت ماست.

سوال: برای تحصیل علم اخلاق، از کجا باید شروع کرد؟ به خصوص ما که به اساتید اخلاق دسترسی نداریم.

پاسخ: بخشی از علم اخلاق نظری است که با مطالعه ، درس و بحث تأمین می‏شود. قسمتی از آن هم عملی است که به هدایت و راهنمایی معلم اخلاق وابسته است. اگر انسان به آنچه می‏داند عمل کند، نخست اثر مثبت اعمال ظاهر می‏شود، سپس خدای سبحان او را از آنچه نمی‏داند، آگاه می‏سازد. در روایات آمده است: «مَنْ عَمِلَ بِما عَلِمَ وَرّثهُ اللّه عِلْمَ ما لَمْ یَعْلَمْ».[بحار جلد ۶۵] عمل همراه با علم، افزون بر ماندگاری، موجب شکوفایی آن نیز می‏گردد. اگر انسان در انجام واجبات تلاش کند؛ مستحبات را تا اندازه‏ای به جای آورد؛ محرمات را ترک کند؛ در حد توان از مکروهات دوری جوید و افراط و تفریط در کارها را کنار بگذارد، موفق می‏شود./

منبع:مرکز خبر حوزه/ 


[ جمعه 7 بهمن 1390 ] [ 12:30 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

توصیه قرائتی برای رنگ لباس خانم معلم ها

به گزارش حریم یاس به نقل از ایرنا، حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی روز پنجشنبه در جمع فرهنگیان نیشابور افزود: معلم نقش راهنمایی و تنویر افکار جامعه را دارد و بنابراین کار او کار انبیا است.

وی با بیان اینکه در فرهنگ اسلام چیزی به نام دوران دانش آموختگی نداریم، گفت: آیه قرآن در این زمینه می‌فرماید: ‘قل رب زدنی علما’ و پیامبر اکرم (ص) نیز فرموده است: ‘از مهد تا لحد دانش بجوی’.

وی افزود: سوره علق با اقرأ شروع و با سجده ختم می‌شود و این بدین معنا است که مسیر علم بایدبه سجده و افتادگی ختم شود.

قرائتی به معلمان توصیه کرد: برای پاسخ به شبهات، با اسلام ‌شناسان در ارتباط بوده و حداقل شماره تلفن و نشانی از یک اسلام ‌شناس به همراه داشته‌ باشند.

وی بی تکلف بودن، داشتن سوز دل و اخلاص، پیشقدم بودن، داشتن بیان روان، با ادب و با کرامت بودن، اهل استدلال بودن، داشتن قدرت مثال زدن و با دانش‌ آموزان دوست بودن را از ویژگی‌ های یک معلم موفق برشمرد.

وی افزود: رنگ چادر معلمان زن در بیرون از مدرسه باید سیاه باشد، اما در داخل مدرسه باید این گروه از معلمان از رنگ ‌های شاد و سنگین استفاده کنند.

وی با اشاره به اینکه باید با دانش‌آموزان رفیق شد، گفت: اگر دانش‌ آموزی ناهنجاری‌ هایی دارد باید با او رفیق‌تر شد و به او به طور خصوصی‌ رسیدگی کرد.

وی با تاکید بر آشنا کردن فرزندان با موضوع تقلید، افزود: تمام مراجع در مسائل بهداشتی از پزشکان تقلید می‌کنند و لذا باید در احکام دینی از مراجع تقلید کرد.

وی همچنین گفت: با توجه به اینکه شرکت در انتخابات موجب ناراحتی دشمنان اسلام می‌شود، لذا باید در انتخابات شرکت کنیم. 


[ جمعه 7 بهمن 1390 ] [ 12:29 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]
صفحه قبل 1 ... 155 156 157 158 159 ... 167 صفحه بعد