صرفا حهت مزاح( شعر طنز سیاسی)
بسمه تعالی
این مطلب طنز هم که سیاست را دستمایه کار خود قرار داده، جائی دیدم، جالب بود:
ملا سوار خر شد گفتند این سیاسی ست/بایرام قلی پدر شد گفتند این سیاسی ست
در داستان گلعنبر نُه بار بچّه زایید/نُه تا همه پسر شد گفتند این سیاسی ست
دل می خورند و قلوه خوبان شهر با هم/تا شام ما جگر شد گفتند این سیاسی ست
هنگام آب خوردن دستم به مانعی خورد/لیوان ما دمر شد گفتند این سیاسی ست
یارو قمر قمر گفت گفتند بی خیالش/تا ماه ما قمر شد گفتند این سیاسی ست
دانشجویی ز کرمان از بخت بد هنر خواند/یک روز باهنر شد گفتند این سیاسی ست
یک چشم عمه چپ بود گفتند اجتماعی ست/بابا بزرگ کر شد گفتند این سیاسی ست
اشتر جملچه زایید گفتند این عجیب است/گاو حسن بقر شد گفتند این سیاسی ست
گفتند اعتراضات کار برنج هندی ست/کوبا پر از شکر شد گفتند این سیاسی ست
روزی کنار دریا موجی عظیم آمد/شلوار شیخ تر شد گفتند این سیاسی ست
در فوتبال روزی دروازه بان زمین خورد/دردش که بیشتر شد گفتند این سیاسی ست
عطّار نسخه ای بست گفتند شبهه ناک است/خیّام کوزه گر شد گفتند این سیاسی ست
شاعر به فکر افتاد مردن چه چیز خوبی ست/آماده سفر شد گفتند این سیاسی ست
نظرات شما عزیزان: