میلاد مسعود پیامبر رحمت (ص)وامام جعفر صادق(ع) مبارک باد
چشم حق در کل عالم دست حق در آستینی/صادق آل نبی فرزند ختم المرسلینی
هم زعیم راستانی هم امام راستینی/راستی خیزد فروغ راستی از داستانت
علم و دانش با بیان جان فزایت جان گرفته/صدق از نام امام صادقت عنوان گرفته
جن و انست در توسل دست بر دامان گرفته/هر که گیرد دامنت را دامن قرآن گرفته
پیش تر از بودن تو حق ز ما پیمان گرفته/تا بگیرم از تو فرمان ، ای به فرمان انس و جانت
ای کمال دین که دین کامل شده در مکتب تو/با خدا هر روز تو، هر لحظه ی تو، هر شب تو
مهر، زانوی ادب بنهاده نزد کوکب تو/عیسی مریم زند گل بوسه بر لعل لب تو
موسی عمران اسیر ذکر یارب یارب تو/انبیاء و اولیا دل داده ی نطق و بیانت
داشتی در سایه ی کرسیّ درست بی شماره/هم مفضّل، هم اَبان، هم ابن نُعمان، هم زُراره
نام تو پاینده تر گردیده بعد از یک هزاره/کلّ دانش از چراغ تابناکت یک شراره
آسمانی ها مطیع حضرتت با یک اشاره/چون زمینی ها گدای صبح و شام آستانت
کیستی تو ای هزاران حاتم طایی فقیرت/روی هر شیخ کبیری جانب طفل صغیرت
مرغ روح روهروان علم تا محشر اسیرت/سربلندان خاکسار و سرفرازان سر به زیرت
اهل دل را می دهد چشم بصیرت، بو بصیرت/ابن حیّان ها مفضّل ها گلی از بوستانت
آسمانی ها زمین بوسان ایوان جلالت/لاله ای چون شیخ طوسی غنچه کرده از نهالت
مجلسی ها پای بند مجلس قال و مقالت/ابن شهر آشوب ها گمگشته ی شهر کمالت
سرکشان با ادعای علم و دانش پایمالت/عالمان دهر محکوم کلاس امتحانت
نخل سر سبز کهنسال امامت کیست جز تو/خالق بخشنده را دست کرامت کیست جز تو
پیش سیل فتنه کوه راست قامت کیست جز تو/اسوه ی ایمان و صبر و استقامت کیست جز تو
صادق آل محمد تا قیامت کیست جز تو/ای صداقت پای بند و دست بوس خاندانت
ای نهان در سینه ی نورانیت دریای غم ها/زخم ها بر سینه ی مجروحت از تیر اِلَم ها
دیده از منصور دون در کثرت پیری ستم ها/عاجزند از وصف غم هایت زبان ها و قلم ها
با وجود آنکه دیدند از تو اعجاز و کرم ها/شعله افکندند از زهر ستم بر جسم و جانت
ای عزیز جان که شد پامال عمری عزت تو/نسل آدم تا ابد مرهون علم و حکمت تو
اشک مهدی ریخته هر شب به روی تربت تو/ای بقیع بی چراغ تو کتاب غربت تو
بس که با یاد غمت دریای آتش داشت در دل/شعر«میثم» شعله شد سر زد ز قلب شیعیانت
نظرات شما عزیزان: